شکست نظامی فروغ و تلفات سنگین آن، سازمان را از کیفیت تهی نمود و آن را دچار ورشکستگی سیاسی – نظامی کرده بود. همه اعضا عصبانی و بهتزده شده بودند. صدای انتقاد از همهجا بلند شده بود. کمر بچهها خم شد. هیچ چشماندازی هم برای عملیات بعدی و جبران در پیش نبود. …لبه تیز حملات متوجه رجوی بود اما بچهها جرئت اعتراض علنی و نام بردن صریح از او را نداشتند. همهچیز در دلها باقی مانده بود و نزدیک بود که بترکد