شب شده و باب و پاتریکمی خواهند هنوز بازی کنند اما بختاپس عصبانی شده و میگوید باید بخوابند پاتیرک نمیخواهد از باب جدا شود باب اسفنجی راهی پیدا میکند که شب ها را هم پیش هم بمانند…
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.